آهوی دلم روان پریش است

کتاب آهوی دلم روان پریش است نوشته جناب آقای محمدعلی برزگر گوکی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

کتاب آهوی دلم روان‌پریش است مجموعه شعریست به قلم شاعر جوان، محمدعلی برزگر.
این کتاب شامل 17 شعر نیمایی، 17 غزل، 2 مثنوی و 12 رباعی هست.
درون مایه‌ی اشعار بیشتر خیال‌پردازانه و دارای تصویرپردازی‌های ناب میباشد. بعضی از آنها نیز دارای سناریوهای زیبایی هستند، مانند مثنوی‌ها و چند مورد از اشعار نیمایی؛ مانند:

‘باد فرزانه نفس
لوح زیبای شقایق‌ها را
هر سحر می‌خواند
گوهری هست در افسانه‌ی دیوانه دلان
پاک چون روح نسیم
بااصالت چو سرآغاز جهان
باطراوت چو نفس‌های بهار
خفته بر دامن شهبانوی دردانه دلان
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
گرچه در فطرت گیتی اثرش مکنون است
گر گواراست دلت
به تماشا ببرش
بار یابد به رهش هرکه دلش مجنون است’

از نمونه‌های تصویرسازی نیز میتوانیم این قسمت از شعر تب وصال را بخوانیم:

‘سینه ام بارگه فر دل ستاره‌هاست
در دلم جشن رخ افروزی مهتاب به پاست
نبض من جوشش نور
خونم از جنس بلور
قلب من مهد تپش
هر تپش کوچ شهابیست که از شهد شعف می‌نوشد
و سپس چنگ‌زنان عازم معراج صفا می‌گردد’

همچنین بعضی از اشعار کتاب به صورت فی‌البداهه و با بارش کلمات سروده شده‌اند. یک مورد از این اشعار:

‘ماه خوش‌پرواز می‌آید درون سینه‌ها
می‌درد جان را و می‌گردد پی آیینه‌ها
تا کند سوداگری
تا بشوید مهتری
تا گل سرخی برویاند به دل
پاک چون شوق ازل، عاری ز خار کینه‌ها
می‌تراود جان من جانان من سرمست ناز
می‌درد جان را و می‌گردد پی راز و نیاز
آسمان فرزانه است
ماه در این خانه است
ماه انگار آسمانی ساخته
از رخ جانان به خشت خاک و خون، سوز و گداز
چشم جانان یاور دل‌های جان پروانه است
آسمان سرخ است و شبنم روی خون دردانه است
خون فراوان می‌خورم
جام جانان میخورم
ماه خوش‌پرواز می‌آید درون سینه‌ها
تا ابد پرواز کن تا بنگری آیینه‌ها’

بعضی از اشعار کتاب نیز دارای چالش‌های منحصر به فردی می‌باشند. مانند داشتن دو ریتم یا دو وزن. همچنین غزلی در این کتاب هست که تمام ابیاتش دارای آرایه‌ی واج آرایی هستند که چند بیتش را با هم میخوانیم:

‘شهد شراب شاه شانه‌داران
شعله‌ی شب‌های شراره باران
صحبت صبح سرو سینه‌سودا
سریر سایه‌سار سبز یاران
جان جهان جاودان جمشید
جوهر جام جوشش بهاران…

این همه در قبضه ی دلبرم بود
لعل لبش لمعه‌ی لاله‌زاران’

در ادامه برش های زیبایی از اشعار کتاب را با هم می‌خوانیم:

برش‌هایی از اشعار نیمایی:
‘این چه سریست که رنج
گاه از روح و روان رنگ و رمق می‌گیرد
تا بدانجا که شود آرزوی مرگ تمنای وصال
و این چه رازیست که شوق
گاه چون بارقه در خرمن غم می‌افتد
و به دل می‌فکند شعله‌ی پرشور چو گرمای وصال’
‘نفسی رد و بدل می‌شد و گرمای دلی’
‘آسمان از دلبرم ساغر گرفت،
نم نم باران به روی سینه‌ام نم‌پر گرفت’
‘جان من از جام تو خواهد چشید
در برت از خاطره خواهم سرود
شانه ی دستان من
صد گره از زلف تو خواهد گشود’

بیت هایی از غزلیات:
‘بر قله ی خود زد دل من پرچم عشقش،
در مملکتش لایتناها به کناری’
‘شاهی به وقت جنگ وزیرش ز دست داد،
دل گرم کرد با دم سرباز آشنا’
‘بت‌شکن زندگی‌ام بود نگاهش،
گوشه‌ی چشمش ولی از شاه‌بتان است’
‘ای دل به مسیر زندگانی،
سرباز بران که شاه کیش است’
‘نور چراغ دیده ات سوی نگاه چشم من،
شاهد آفرینشی جوهره ی تراوشی’
‘ای نفس از نای چو سر میکشی،
گو به نسیمش که سزاوار بود’

دو بیت از مثنوی ها:
‘بدین آواز یادت جاودان شد
چو عشق آمد به قلبم خاک جان شد’
‘بگفتا چه دارد دلت بهر من
بگفتم چو لب تر کنی جان و تن’

نمونه رباعی:
‘از دامن آهوی نگارین جانی
خالی به شکار آمد و شد جانانی
آن خال شده ضامن رویاهایم
تا دل ببرد سوی نگارستانی’

امیدواریم از خواندن این کتاب لذت ببرید.