خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب در پناه روهنا نوشته جناب آقای محمد بلوچ را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
نسیم صبحگاهی آرام آرام میوزد و باد صورتم را نوازش میکند، پتو را کنار میزنم و از جایم بلند میشوم، بوی هوای ابری به مشامم میخورد و آواز گنجشکها به گوش میرسد.
– سلام مامان صبح بخیر.
– سلام به روی ماهت صبح تو هم بخیر عزیزم، برو مامان تا تو دست وصورتتو بشوری من یه چای داغ برات بریزم.
– به به! دستت درد نکنه مامانی؛ یعنی صبح که میشه تا روی ماهتو نبینم روزم روز نمیشه.
– چیه چیزی شده صبح اول صبی قربون صدقهام میری؟
– عه مامان مگه حتماً باید چیزی شده باشه تا قربون صدقت برم؟! یعنی تو همینجوریش برام عشق نیستی؟ عشق!
– عاشق بیا برو صورتتو بشور بیا چاییت سرد میشه.
– چشم مامانی.
– صدای زنگ میآد؛ بذار ببینم کیه.
– میکائیله حتماً؛ امروز کلاس داریم اومده دنبالم.
– خب بیا صبحونهتو بخور بعد برو.
– نه مامان دیرم میشه برم جزوههامو از اتاقم بر دارم.
– بیا برات لقمه گرفتم.
– عه مامان مگه من بچهام برام لقمه بگیری؟!
– تو هر چند سالت هم باشه برا من هنوز بچهای.
– آخ که گفتی مامان! فعلاً من رفتم کاری نداری؟
– کجا؟ بیا چاییتم نخوردی.
– دستت درد نکنه امروز با بچهها میریم بیرون شاید دیرتر بیام؛ نگران نباش.
– باشه؛ مراقب خودت باش.
– چشم خداحافظ.
– سلام اصغر آقا! احوال شما؟
– سلام آیت جان! خوبی؟
– ممنونم شما خوبی، حال بچهتون که دیشب مریض بود چطوره؟ بهترشد؟
– آره خداروشکر؛ دیشب بردیمش بیمارستان سرم و آمپول زد بهتر شد.
– آها خداروشکر. آقا اگه کاری کمکی از دست من برمیاد در خدمتم.
– سلامت باشی آیت جان.
– پس فعلاً با اجازه خداحافظ.
– خداحافظ آیت جان.
– مخلص داداش میکائیل! خوبی؟
– به خوبی شما که نمیرسیم .نیم ساعته منتظرتما! بیرونم که میای با کل محله سلام و احوال پرسی میکنی.
– آقا داشتم آماده میشدم به عشقت صبحونهام نخوردم اومدم که منتظر نشی.
– عجب! به عشق من یا اصغر آقا؟
– داداش حسودی نکن اصغر آقام مثه داداشته.
– که اینطور!
– آقا اینارو ول کن از برنامه بگو؛ امروز برنامه چیه؟
– امروز یه کلاس عمومی داریم که اصلاً تا به الان شرکت نکردیم؛ امروز باید بریم حتماً یه حضوری بزنیم بعدش با بچهها بیرون صفاسیتی.
– آها آفرین ببین من اینجوری دوست دارما.
– آقا رسیدیم بپر پایین تو از همه خوشت میاد همه رو هم دوست داری.
– عجبا!
– بریم سالن بچهها همگی اومدن اونجا منتظرن.
– سلام سلام مخلص همگی.
– سلام آیت خوبی؟
– ممنونم شماها خوبین؟
– عالی! تازه قراره امروز با پیچوندن این کلاس و رفتن به صفا سیتی عالیترم باشیم.
– نه آرسین دیگه پیچوندن نداریم. من و آیت این کلاس رو اصلاً شرکت نکردیم. امروز به امید یه حاضری اومدیم حداقل یه حضوری بزنیم که استاد حذفمون نکنه.
– مهدی: از کی تا حالا کلاسا مهم شده؟
میکائیل: ما داریم هر ترم کلّی شهریه میدیم بعد خودمون کلاسا رو بپیچونیم؟! واقعاً مریضی!
– بچهها اصلاً امروز همهمون بریم یه حضور بزنیم دیگه. ضرر که نمیکنیم. درس هم عمومیه. بعد کلاسم میریم سراغ کار خودمون.
– مهدی؛ اگه میخواین کلاسو حضور بزنیم که باید بریم دیگه تو کلاس شرکت کنیم؛ چون استاد خیلی وقته رفته سر کلاس.
– خب بریم دیگه؛ چرا معطلین؟
– بریم.
میکائیل: استاد اجازه هست بیائیم داخل؟
– شماها مطمئنین کلاس رو درست اومدین؟
– بله استاد ما با شما کلاس داریم.
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
88,200 تومان
Only 2 left in stock
علی اکبر
در تاریخ
محمد جان موفق باشی