1

شاید که درد…

SKU: book-1401-10-2-1-176-4-5-33-18-21 Categories: , تاریخ انتشار: 31 اردیبهشت 1403تعداد بازدید: 1008
قیمت محصول

70,000 تومان

Only 1 left in stock

جزئیات بیشتر

Weight 150 g
Dimensions 20 × 14 × 0.5 cm
قوانین استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آماده‌سازی می‌شود.

  • دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادام‌العمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
  • بست‌ بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
  • تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
توضیحات مختصر محصول
شاید که درد…

کتاب شاید که درد… نوشته  سرکار خانم ندا نصیریان را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

پیشگفتار
پروردگارم را بسیار شاکرم که بار دیگر مرا توفیق داد تا رنگ و احساس لحظاتم را به روی کاغذ بیاورم و به یادگار بگذارم برای آنان که آن را می‌خوانند و حال مرا دارند و این همدردی غمشان را سبک و دلشان را شاد می‌کند. هرگاه شعری را می‌خوانی، بو می‌کنی هوای دل شاعرش را و پنجره‌ایست که از آن فضای خانه درون شاعر را می‌بینی. حال و هوایم را در این ابیات گذاشته و تقدیم شمایی می‌کنم که هوای دلتان مشابه من است و آن را حس می‌کنید.
اولین مجموعه اشعارم با عنوان «خواب پرواز» چند سال پیش منتشر شد. پس از آن تصمیم گرفتم که اشعارم را با همان ترتیبی که سروده شده در چند دفتر جداگانه چاپ کنم. اولین دفتر از این مجموعه، کتاب «یک دم با تو بودن» است که منتخبی از اشعار من از سال 1370 تا 1377 می‌باشد که در سال 1402به چاپ رسید.
کتاب «شاید که درد …» دومین دفتر شعر من است که از احوال درون و یافته‌هایم از زندگی نگاشته‌ام. اشعار این مجموعه طی سال‌های 1394 تا 1400 سروده شده است.
اینجانب سرودن شعر را از سن هفت‌سالگی آغاز کردم و شعر گفتن را از پدربزرگ گرامی‌ام زنده‌یاد سیدحسن دبیر حاج‌سیدجوادی آموختم. ایشان مرد ادب و علم و تقوا بودند که عمر خود را در راه تربیت نسل جوان گذرانیدند. از ایشان چندین کتاب منتشر شده و دفتر اشعارشان نیز به چاپ رسیده است.
سیزده سال داشتم که پدربزرگم را از دست دادم. با این وجود همواره یاد ایشان در تمام زندگی با من ماند و وجودشان تأثیر عمیقی بر من گذاشت، به‌گونه‌ای که از دست دادن ایشان سبب شد که جدی‌تر به شعر بپردازم و دوره جدیدی از سرودن شعر برای من آغاز شود. از آن پس شعر، همیشه خودش وقتی حال مناسبی داشتم به سراغم می‌آمد و شعرهای من در دوره دبیرستان و حتی پس از ورود به رشته پزشکی ادامه پیدا کرد.
پس از ازدواج در سال 1376، چون آدم کمال‌گرایی بودم و از خودم انتظار بالاترین نمرات را داشتم و در عین حال می‌خواستم که بهترین همسر و بهترین مادر باشم، زندگی من وارد مرحله‌ای سخت شد. تحت فشار زیادی بودم. به علت مشغله فراوان زندگی که نیاز به تلاش بسیار من داشت، شعر را کنار گذاشتم. این دوران سخت را با موفقیت گذراندم ولی در این مدت شعر از من گریخت و شانزده سال شعری نسرودم.
سال‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی از تخصص پاتولوژی، زمانی که مشغله و استرس کمتری داشتم، در یک دوره به دلیل مشکلات کاری، شرایط زندگی برایم سخت شد. اینبار شعر به کمکم آمد و دوباره به سویم سرازیر شد. از این یار گریزپا که خود دوباره به سراغم آمده بود، استقبال کردم. گذاشتم کلمات چون رود در من جاری شوند و چون باد، گونه‌هایم را نوازش کنند. چون باران بر سر تنهایی و غمگینی‌ام ببارند و زمین خشک ناامیدی‌ام را نوید امیدی دوباره دهند.
از طرفی دیگر به علت اینکه شغلم مستلزم فشار زیاد به کمرم بود، دچار کمردرد شدم و سال‌ها با درد زندگی کردم و سرانجام با آن سازگار شدم. درد شرایطی را برایم پیش آورد که از دریچه‌ای نو به زندگی نگاه کنم. در سال 1395 به دلیل عمل جراحی کمرم، به مدت دو ماه در بستر بیماری بودم و در این مدت فرصتی داشتم تا با مطالعه و تفکر، زندگی را بهتر ببینم. توقفی بود برای عابر که راه رفته را دوباره بنگرد و از خود بپرسد که به کجا می‌خواهد برسد. شعر «شاید که درد …»، درد دائمی من است پس از ابتلا به دیسک کمر که در آن در پشت شعله‌های داغش، نگاه پر از لطف معشوقم را دیدم و برکات بسیار نصیبم کرد. این شعر، شامل بینش تازه من از درد و نیز زندگی بود.

در همان سال‌ها به لطف پروردگار، سفر حج نصیبم شد که نقطه عطفی در زندگی‌ام بود. این سفر زیبا، بسیار به من آموخت. چیزهایی را تجربه کردم که باور نداشتم. خدایی را لمس کردم که پیش از آن برایم ملموس نبود. نوری دنیایم را روشن کرد و توانایم ساخت به دیدن آنچه قبلاً نمی‌دیدم. تأثیر این سفر در تمام افکار، اعتقادات و نوشته‌هایم بعد از این سفر زیبا، چون خونی در رگ دنیایم به جریان در آمد. قصد دارم داستان این سفر را در کتابی جداگانه بنویسم.
ٌشعرها ثبت احساس جاری در لحظه‌ها هستند و بیانگر لحظه‌ای بالا رفتن پرده‌ها از روبه‌روی چشم مشتاق دل. حس لحظه‌هایم و لحظات بینایی‌ام را تقدیم لطف و صفایتان می‌کنم. هیچ ادعایی در زمینه شعر و ادب نداشته و ندارم و صرفاً حال دلم را به روی کاغذ آورده‌ام. آنچه مورد نظرم بوده همیشه برایم روح شعر بوده و نه‌تنها شکل آن. حس و حال و هوای آن‌ها را تقدیمتان می‌کنم، باشد که از لحظاتم به یادگار بماند.
در نهایت سپاس بسیار دارم از شاعر خوش‌ذوق و توانا، مهندس سیدحسن حاج‌سیدجوادی که با خلوص نیت و نهایت دقت، مرا در برطرف کردن نقایص این مجموعه یاری کردند و نکات زیادی از ایشان آموختم.
امیدوارم که انتقال اندیشه و احساس این انسان کوچک، باعث تأثیر مثبتی در روح و ذهن خوانندگان باشد.
دکتر ندا نصیریان

نمایش بیشتر
دیدگاه های کاربران
دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0 امتیاز کلی : 0.0 توصیه خرید : 0 نفر
بر اساس 0 خرید
0
0
0
0
0

There are no reviews yet.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.

Be the first to review “شاید که درد…”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت محصول

70,000 تومان

Only 1 left in stock