مجموعه نردبان باران (جلد اول بنفش)

کتاب مجموعه نردبان باران (جلد اول بنفش) نوشته سرکار خانم انسیه سعیدنیا را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

مقدمه
روزهای خوش کودکی، زندگی‌کردن تو یک خونه‌ی گلی و روستایی، در کنار پدربزرگ و مادربزرگ، با خودش کلی ماجراجویی به همراه داشت که خاطراتشون هنوز هم که هنوزه، لبخند به لبم میاره. خاطراتی که بی‌شک منو به آدمی که الان هستم، تبدیل کردن. داشتن یک پدربزرگ کتاب‌خوان و باسواد، با داستان‌های هیجان‌انگیز و عطر کتاب‌های قدیمیش، من رو طرفدار پروپاقرص خوندن کتاب‌های تاریخی کرد.
تو دوران نوجوونیم، به‌جای خوندن کتاب‌های کسل‌کننده‌ی مدرسه، خودم رو غرق کلمات کتاب‌های کتابخونه‌ش و بافتن خیال می‌کردم، اما هیچ‌وقت بافته‌هام رو تن هیچ کاغذی نکردم. شاید ترس از قضاوت‌شدن برای نوشته‌هایی پر از غلط املایی، بهانه‌ای برای این دختر بود تا کاغذهای زیادی رو سفید رها کنه. دختری که مجبور شده بود یک‌سال‌ونیم زودتر از هم‌سن‌وسال‌هاش به مدرسه بره.
افکار و تخیلاتم، توی ذهنم موندن و رشد کردن. دنیای خودم رو داشتم و شاهد رشد یه عالمه فکر بودم. با زندگی در دل طبیعت مشغول آبیاری و رسیدگی به انواع و اقسام فکرها و خیالاتم شدم. اون‌ها بکر و وحشی رشد کردن تا اینکه در چهل‌سالگی از دستانم سرازیر شدن و روی کاغذها جا خوش کردن. شبیه کودکی بودم که راه‌رفتن رو تمرین می‌کنه. بارها و بارها زمین می‌خوره و دوباره پا میشه، کلی تلوتلو می‌خوره تا بتونه درست راه بره. نوشتن برای من به‌صورت خودآموز شروع شد و وقتی بیشتر و بیشتر نوشتم، دنیای شگفت‌انگیز جدیدی خودش رو به من نشون داد. من از کشف‌‌‌هام در دنیای نوشتن خیلی چیزها یاد گرفتم.
با تشویق آدم‌هایی که بی‌قضاوت حمایتم کردن و تو زمان‌هایی که هیچ‌کس باقی نمونده بود، کنارم موندن و اصالت وجودشون به من امید داد؛ ترس‌هام پر کشیدن و رفتن، بعدش دیگه ‌از نقدشدن نترسیدم. فهمیدم که هرس‌شدن درد داره، ولی نتیجه‌ش خیلی زیباست. دوست دارم درس‌هایی که با قدم‌زدن تو این مسیر آموختم رو با شما شریک بشم.
مجموعه‌ی هفت‌جلدی «نردبان باران» شامل هفت داستان مجزا، اما مرتبط به هم هست. داستان‌ها حول یک شخصیت اصلی می‌چرخن که تلاش می‌کنه خودش رو بهتر بشناسه. شاید این دختر من باشم، یا شاید هم شما باشید.
هر قدمی که برای رشدکردن برمی‌داریم؛ رنج داره، اشک و درد داره. پیه خیلی چیزها رو باید به تن خودمون بمالیم تا به نسخه‌ی بهتری از خودمون تبدیل بشیم. ترس از قضاوت‌شدن، طردشدن و درنهایت تنهاموندن، ما آدم‌ها رو ضعیف می‌کنه و از اصیل‌بودن دور نگه می‌داره. ترس‌هایی که با شناخت بهتر خودمون متوجه می‌شیم که همه‌شون بهانه‌ای برای گول‌زدن خودمون بودن.
باران در تلاش برای شناخت بهتر خودش، از نردبان شگفت‌انگیزی بالا میره تا شاید چیزی که همه‌مون مدت‌هاست به دست فراموشی سپردیم رو ببینه. منظره‌ای که از بدو تولد در اون غوطه‌وریم.
شاید با خوندن کتاب‌هایی که به سبک محاوره نوشته می‌شن، برای چند لحظه هم که شده، برگردیم به دورانی که قصه‌ها سینه به سینه و بی‌واسطه نقل می‌شدن و شیرینی و گرمی گفتار قصه‌گو به دل می‌نشست. به همین دلیل تصمیم گرفتم داستان‌های «نردبان باران» رو به‌صورت محاوره بنویسم.
گرچه داستان‌های مجموعه «نردبان باران» به هم مرتبط هستن، ولی شما می‌تونین هرکدومو که دوست دارین، بخونین و ترتیب خاصی رو رعایت نکنین، اما توصیه می‌کنم داستان‌ها به ترتیب خونده بشن؛ چون در این صورت، مسیر داستان رو می‌تونین به‌درستی طی کنین.
اگر دوست داشتین، می‌تونین این کتاب رو به زبان کودکانه برای فرزندان عزیزتون بخونین. شاید اون‌ها هم به این فکر بیفتن که تحت مراقب‌های مهربانانه‌ی شما از این نردبان بالا برن.
انسیه سعیدنیا/ فروردین ۱۴۰۲