خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب پنجاه نگاه نوشته سرکار خانم رویا اشراقی جزی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
من کودک دهساله گریزپا، در فکر عروسکهای رنگارنگ بچگی، ناگه به جبر روزگار با نیستی آشنا شدم و پدر آرام رفت
و تو ای نازنین، مرا دریافتی در تمام لحظاتی که در عمق وجودم حس تنهایی و در نهاد وجودم سرکشی جریان گرفته بود و بر همهچیز خشم داشتم.
و تو ای عزیزترین، مرا آموختی چگونه در اوج احساس بیصدا باز بمانم و در نهاد کلمه حرف بگویم.
گاهی تنها برای تو زیستم؛ زیرا تو تنها برایم نمادی بودی از جهان و خدایی نادیده
و امروز هنوز بر قامت عشق تو ایستادهام و استوار بر قالب واژه آهنگ میزنم
از برای تو…
(تقدیم به مادر)
اسیر خوابها باشی
به راهی بیثمر ریزد
بیا و لحظهای تا کن
جهان از خواب برخیزد
اگر خوابی که میبینی
به باورها درآویزد
وگرنه چشمها بسته است
صداها خفته خاموشاند
لبان دوخته بر هم
به باورها
خیال تلخ بفروشند
بساط حرفهای پوچ
چو بیداری پیدا است
تو در خوابت نمیبینی
که در شهرت چه غوغا است
همه بیرنگ در رؤیا
بساط جعل بسیارست
دروغها پر شده از حرف
به شکلی نقل گفتارست
نگاه کن مردمان اینجا
همه خمار مینوشند
دروغی نیست
عشق را اینجا
به صد دینار بفروشند
تو در خوابی نمیبینی
جهان یک پارچه بیمارست
دوای درد آهمند جان
نشان حق به گفتاراست
غرق خیال میشویم گاه خیال میکنیم
آنچه به دل سپردهایم طرح وصال میکنیم
ناگه از این خیال خوش بند رها میشود
عمر گرانمایه را پست و زوال میکنیم
بافتهایم خیال خود در پی روزگار پست
بر همه روی میزنیم خیمه به فال میزنیم
آنچه گذشته شد به ما بود گذشتهای دگر
در پی روزهای بعد ترک به حال میکنیم
مرده و زنده هر دوایم کالبدی بدون جان
عمر شبتب خویش را روی روال میکنیم
چون که به خواب سپردهای روز و شبانه را
بی هدف از زمانهای ماه به سال میکنیم
خنده بر لب سوی جانان میروی خوش میروی
در پی دل چون شتابان میروی خوش میروی
از هوای و خواب دنیا چون که فارق میشوی
با تنی عریان و بی جان میروی خوش میروی
رفتی و دیدی که دیگر جای ماندن نیست
پیر گشتی چون جوانان میروی خوش میروی
هرچه در دنیای زندان کاشتی هیچت نشد
باغبان بالبی خندان میروی خوش میروی
اینکه رفتن نیست برگشت است بر معنای خویش
چون که برگشنی چو مهمان میروی خوش میروی
در پی جانان رویای جان من جانی بکن
جان جانان چون که بیجان میروی خوش میروی
چگونه گذشت قافلهی عمر در گذرم
چگونه خبر از عالمی به عالمی ببرم
بهار عمر چه کوته بود و زمستان رسید
به گردش زمانه به خون کشیده شد جگرم
ندیدهام به جز غم در این زمانه سیه
چگونه خاطرات خوش خویش با خود ببرم
چه تجربهها دیدم از دیار تهی
آمده از آنچه ترسیدهام به سرم
چو هرچه که دیدم به جز خیال نبود
خیال بود زمانه من در خیال زمانهی دگرم
تمنای گلی دیدم به خارش اینچنین پندی
اگر بیرحمتر گردی مرا یابد خرسندی
نه دست هیچ بنیآدم توان چیدنم دارد
نه بر من قرب میگیرد غریبی بهر دلبندی
تو یاری کن مرا ای خار که تا عمریست بر باقی
مرا زیباییم باشد تو با یاریت پیوندی
منو عمر نپیماییم بهاری را به تابستان
چو عمر من به سر آید تو بر شاخه تنومندی
چنین گفت خار را ای گل تو دانی رسم عشاقی
که حرف رفتنی گویی میان حرف دلبندی
مرا تا زندگانی هست تو را یاری کنم جانا
بهار من به سر آید زمانی که نمیخندی
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
60,000 تومان
In stock
There are no reviews yet.