خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب آقا سید ابراهیم نوشته سرکار خانم فاطمه راد را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اُردی …؟
ریحانه خانوم کلاس اولش تموم شد و به قول معروف سواددار شده و مشتاقانه با تلاش و توکّل داره راه رو ادامه میده تا بتونه برای امام زمانش لازم بشه. امروز سی اردیبهشت هزار و چهارصد و سه، آخرین روز سال تحصیلی ریحانه بود. صبح اوّل وقت مثل همیشه از طرف آقا امام رضا جانم برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه گذاشتم و کلی دعا کردم برای سلامتی آقا، برای سلامتی آقای رئیسی، سلامتی حافظان امنیت کشور، سلامتی و نصرت انصارالله، حزبالله، حوثیهای یمنی و مردم مظلوم فلسطین. برای همه اوناییکه شب و روز برای حفظ امنیت این نظام دارن زحمت میکشن و خون دل میخورن تا ما راحت باشیم. و هزاااار تا دعای دیگه.
ریحانه رو از مدرسه آوردم، برای تابستون کلی برنامه ریخته بودیم. کار کلاس اوّل خیلی سنگین بود و کلی انرژی اَزمون گرفته بود و واقعاً هم باید درسهای کلاس دوّم رو پیشخوانی میکردیم و هم درسهای کلاس اوّل رو مرور؛ هم اینکه کلاسهای ورزشی بره و تفریح کنه که دوران تعطیلی تابستون بهش خوش بگذره و به قولی خستگی در کنه. همینطور که داشتیم برنامه میریختیم، کُمد اسباب بازیهای ریحانه که طی سال تحصیلی پلمب بود رو هم بالأخره باز کردیم و دوران شیرین تابستون شروع شد. تلاشم بر این بود که حسابی خستگی این 9 ماه تحصیلی رو در کنه و انرژی خوبی برای مهر ماه و سال جدید ذخیره کنه.
چند روزی بود که هوا خوب نبود. درسته که هنوز بهار بود و هوای بهار به دمدمی معروف است، ولی این دمدمی با همیشه فرق داشت. انگار آسمون دلش گرفته بود و اونقدر میبارید، که سمت خراسان کلاً سیل بود.
داشتیم با اسباب بازیها مرور خاطرات میکردیم که تلفنم زنگ زد. برام عجیب بود. کی این وقت بعدازظهر به من زنگ زده؟ با آقا محمدحسین که صحبت کرده بودم. مامانمم که طبق معمول بعد از مدرسه زنگ زده بود و با ریحانه چاقسلامتی رو کرده بود. دیدم مامانمه. دلم هرّی ریخت و نگران شدم. جواب دادم و گفتم: «سلام مامان» صدای گریه اَمونش نمیداد. بیشتر نگران شدم و هی پرسیدم چی شده؟ گفت: « بزن شبکه خبر»
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
200,000 تومان
In stock
There are no reviews yet.