خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب سقف بیستاره نوشته شده توسط جناب آقای علی هاتف را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
کتاب “سقف بیستاره”، تازهترین اثر “علی هاتف”، به همت انتشارات متخصصان، جلوهای از هنر کلمه در روایتِ خاطرات جنگ است. این اثر، فراتر از یک بازگویی ساده، حدیثِ جانهای زخمی و رؤیاهای سوختهای است که در هیاهوی هشت سال جنگ، آسمان پُرستارهی شبهایشان به سقفهای سنگی و بینور پناهگاهها فرو کاسته شد.
هاتف، با قلمی پُر احساس، داستان این روزهای تلخ را از زبان جمال، شخصیت محوری اثر، روایت میکند. هر جمله، نه صرفاً کلمهای بر صفحه، که ضربآهنگ احساسات مردمانی است که در میانهی ویرانی و اشتیاق، زندگی را تاب آوردند. زبان او، سرشار از لطافت ادبی و عاطفهای عمیق، خواننده را بیاختیار به دل روزگاری میبرد که صداها خاموش بودند و امید، در میان خاکسترها نفس میکشید.
این کتاب، برای نسلهایی که از دور، افقِ تاریک جنگ را نگریستهاند، پُلی است میان گذشته و حال؛ روایتی زنده از زندگی در شهرهای جنوبغربی ایران، که با تمام تلخیهایش، هنوز سرشار از عشق و مقاومت بود. سقف بیستاره بهسان آینهای است که انعکاسِ زخمها، ایستادگیها، و شوقهای بیپایان انسان را به تصویر میکشد.
اما آنچه این اثر را بیش از پیش متمایز میسازد، روح بزرگ نویسنده است که تمامی عواید این کتاب را به انجمن حمایت از بیماران سرطانی اهدا کرده است؛ گویی قلم او، دردی را مینگارد تا باری دیگر را تسکین دهد.
باشد که این قلم، همواره روشناییبخش و پرفروغ باقی بماند و ستارههای امید را در دلِ تاریکیها بدرخشاند.
سقف بیستاره شرح حال مردمیست که جنگ سرنوشت آنها را تغییر داده و آسمان پر ستارهی شبهایشان به سقف بیستاره پناهگاهها مبدل میشود.کتاب براساس وقایع و خاطرات جنگ تحمیلی ازابتدا تا انتهای آن نوشته شده است.
نوجوانی جمال مانند بسیاری از همسن و همسالانش همزمان با جنگ شروع میشود و پابهپای جنگ تا انتها با تمام پستی و بلندیهایش، نوجوانی را پشت سر میگذارد. رویاهای نوجوانی خود را با وجود تمام سختیهای آن دوران پشتسر گذاشته و هر کاری را تا انتهای آن به سرانجام میرساند و اجازه نمیدهد که جنگ اهداف و رویاهای نوجوانی و جوانیش را تحت شعاع قرار دهد وتا آنجایی که میتواند با این پدیده مقابله میکند.
او مکررا شاهد بمبارانها، انفجار توپ وموشکها در کوچه و محلههای شهر خود که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد بیشماری از همشهریان و دوستان خود بوده است.
بعد از تحصیلات متوسطه، خدمت سربازی را شروع میکند و از همان ابتدا در مناطق جنگی جنوب مشغول به خدمت میشود. همزمان با قبول قطعنامه، خدمت سربازی را بهپایان میرساند.
جمال در جستجوی عشق دوران نوجوانی و کلافگی از بیخبری او، در نهایت با پیگیری مکرر، او را در محلهای در اصفهان پیدا میکند اما بعد از یافتن، با در بسته مواجه میشود.
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
55,000 تومان
In stock
Atena
در تاریخ
با این وجود که برای توصیف لحظه های این کتاب، قلم زیبا و شعرهایی فراموشنشدنی سروده شده
میخواستم نظر من که تجربه ای از آن دوران نداشته ام را بشنوید و با خیال راحت کتاب را بخوانید چون تک تک کلمات و توصیفات زیبای قلم آقای هاتف را درک کرده و از ایشان متشکرم برای نوشتن این کتاب هرچند غمانگیز اما زیبا.
Atena
در تاریخ
برای توصیف لحظه های این کتاب، قلم زیبا به کار رفته و شعرهایی فراموشنشدنی سروده شده
میخواستم نظر من که تجربه ای از آن دوران نداشتم را ببینید و با خیال راحت کتاب را بخوانید چون تک تک کلمات و توصیفات زیبای قلم آقای هاتف را درک کردم و از ایشان متشکرم برای نوشتن این کتاب هرچند غمانگیز اما زیبا.
رضا
در تاریخ
کتاب “سقف بیستاره”، تازهترین اثر “علی هاتف”، به همت انتشارات متخصصان، جلوهای از هنر کلمه در روایتِ خاطرات جنگ است. این اثر، فراتر از یک بازگویی ساده، حدیثِ جانهای زخمی و رؤیاهای سوختهای است که در هیاهوی هشت سال جنگ، آسمان پُرستارهی شبهایشان به سقفهای سنگی و بینور پناهگاهها فرو کاسته شد.
هاتف، با قلمی پُر احساس، داستان این روزهای تلخ را از زبان جمال، شخصیت محوری اثر، روایت میکند. هر جمله، نه صرفاً کلمهای بر صفحه، که ضربآهنگ احساسات مردمانی است که در میانهی ویرانی و اشتیاق، زندگی را تاب آوردند. زبان او، سرشار از لطافت ادبی و عاطفهای عمیق، خواننده را بیاختیار به دل روزگاری میبرد که صداها خاموش بودند و امید، در میان خاکسترها نفس میکشید.
این کتاب، برای نسلهایی که از دور، افقِ تاریک جنگ را نگریستهاند، پُلی است میان گذشته و حال؛ روایتی زنده از زندگی در شهرهای جنوبغربی ایران، که با تمام تلخیهایش، هنوز سرشار از عشق و مقاومت بود. سقف بیستاره بهسان آینهای است که انعکاسِ زخمها، ایستادگیها، و شوقهای بیپایان انسان را به تصویر میکشد.
اما آنچه این اثر را بیش از پیش متمایز میسازد، روح بزرگ نویسنده است که تمامی عواید این کتاب را به انجمن حمایت از بیماران سرطانی اهدا کرده است؛ گویی قلم او، دردی را مینگارد تا باری دیگر را تسکین دهد.
باشد که این قلم، همواره روشناییبخش و پرفروغ باقی بماند و ستارههای امید را در دلِ تاریکیها بدرخشاند.
حمید مجدیان
در تاریخ
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دانند حال ما ، سبکباران ساحلها
سقف بی ستاره ، یادآور روزها و شبهای سالهاییست که فقط کسانی درک میکنند که در آن سالها در شهرهای جنگزده به سر برده اند و داستان جمال هایی که …