خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب مدرسه، جایزه، مادر نوشته جناب آقای رضا بیرامی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
مدرسه،جایزه ،مادر نوشته رضا بیرامی در مورد رابطه عاطفی عمیق یک کودک با مادرش و شور و اشتیاق فراوان او برای رفتن به مدرسه بوده و شامل ۸ قسمت نظیر: شور و ذوق مدرسه،جایزه بزرگ،به من بگو چرا، نایلون مشکی و… میباشد.زمان داستان مربوط به سال های اولیه دهه شصت می باشد. ازاینرو شاید متولدین دهههای پنجاه و شصت به سرعت و سهولت بیشتری با حال و هوای داستان ارتباط برقرار کنند، بطوریکه درمسیر خواندن کتاب با احساسی همچون باز شدن پنجرههایی رو به باغ خاطرات کودکی خود مواجه شوند وحسها ،تجارب ،لحظات و خاطراتی از آن دهه برای آنان مجدد زنده شود.
در کنار سبک ساده و روان نویسنده،این کتاب حاوی اتفاقات، لحظات و نکاتی میباشد که برای کودکان و متولدین دهههای اخیر نیز می تواند جالب و آموزنده باشد که در این راستا میتوان به ارتباط عاطفی کودک داستان با مادرش،تلاش و سختکوشیهای فراوان او برای موفقیت در ابعاد مختلف درسی و علمی برای جلب نظر مادرش و همینطور ترسها ،تردیدها، چالشها و نگرانیهای شخصیت اصلی داستان اشاره نمود.
پسربچهای که بعد از ورود به دنیای مدرسه،درس و مشق برای او تبدیل به وسیلهای برای کسب جوایز در مدرسه با هدف جلب توجه، رضایت و تشویق مادرش میشود و کمکم کودک تا جایی پیش میرود که دیگر هیچ چیز و هیچ کسی جز مادر را نمی بیند و گویی درس ،مدرسه و بلکه همه دنیا برای او بهانه های عاشقانه ای هستند برای بودن با مادر.
بخش هایی ازکتاب مربوط به قسمت «به من بگو چرا؟»
مادرم مثل همیشه در حالی که صلوات می فرستاد، کاغذ کادوی جایزه رو باز کرد. جایزه ام مثل بقیه همکلاسی هام یه کلاسور قهوه ای تیره بود ولی یه جایزه جداگانه کادو پیچ هم که سنگینی جایزه مربوط به اون بود ،لای کلاسور بود.مادرم اون رو هم باز کرد ،مادرم سواد نداشت و برای او همه کتاب ها غیر از قرآن مجید ،کتاب بودن ،اما با دیدن جلد کتاب ها من فریاد خیلی بلندی از خوشحالی کشیدم .سه جلد از کتاب های به من بگو چرا لای اون کلاسور بود.درحالی که از دور و برم غافل شده بودم، هرسه جلد رو یه دوری زدم و مشغول خواندی جلدی شدم که مربوط به شگفتی های بدن انسان بود.این قدر خوندم و خوندم تا وقت شام شد.
شب قبل از خواب ،تازه کم کم فکر کردم که کی و چرا این کتاب ها رو به عنوان جایزه لایه کلاسور گذاشته و یاد…
بخشی دیگر از قسمت «نایلون مشکی»
یکی از ناظم ها با اون یکی ناظم پچ پچی کرد و خیلی آروم گفت: اسمش تو لیست نیست. ناظم دومی گفت:احتمالا اسمش از قلم افتاده،بده بره و یه اشاره ای به خدمتکار مدرسه کرد.اون هم یه نایلون مشکی برداشت و یه نگاهی به داخلش کرد،انگار یه چیزی رو چک کرد و به من داد.من هم نایلون رو گرفتم و در حالی که سعی می کردم خودم رو عادی نشون بدم، از دفتر بیرون اومدم. نایلون مشکی نسبتا سنگین و حجیم بود.یه مقدار تو راهرو و داخل ساختمان به سرعتم اضافه کردم و تقریبا موقع خروج نزدیک در مدرسه در حال دویدن بودم .علتش این بود که نمی خواستم کسی منو ببینه و هدفم این بود قبل از این که زنگ بخوره، از مدرسه به اندازه کافی دور شده باشم تاحتی تو مسیر کسی بهم نرسه.
مخلوطی از احساس ترس و گناه به خاطر…
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
60,000 تومان
In stock
صابر حاج قلی
در تاریخ
کودک داستان کتاب شما رو میبره به سالیان پیش به خاطرات قدیم که چیزی جز سادگی درستی و راستی و عشق و احترام واقعی نسبت به پدر و مادر و معلم و … وجود نداشت و چقدر دلم برای اون روزا تنگ شده. باتشکر از نویسنده خوش ذوق کتاب
خاتمی
در تاریخ
داستان کتاب من را میبره به سالیان پیش به خاطرات قدیم که چیزی جز سادگی وراستی و عشق و احترام واقعی نسبت به پدر و مادر و معلم و … وجود نداشت و چقدر دلم برای اون روزا تنگ شده ونسخه الکترونیکی ان بسیار جذاب وخواندنی است یاد باد آن روزگاران چقدر آن روزها زیبا ودوست داشتنی بود ونویسنده من را به آن روزها برد