خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آمادهسازی میشود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادامالعمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب پارکینسون نوشته سرکار خانم نگار دلیری را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
اگه بخوام شروع کنم به نوشتن، باید اول مقدمه بچینم و با کلمات بازی کنم. کلمهبازی برای نوشتن مثل جهاز برای عروسه. کتاب نوشتن بدون ترکیب کلمات میشه عروس بیجهاز.
حقیقتاً من یک نویسنده نیستم. بله درست خوندین، من نویسنده نیستم؛ من یه انسانم که علاوه بر نقشهای اجتماعی که دارم، نقش یه نوه رو ایفا میکنم، نوهای که یه روزی از همین روزهای عادی یه جرقه تو ذهنش زده شد تا بنویسه. درواقع بشه راوی داستان.
داستان واقعی که شما میخونین، در مورد یه خانواده که دارن با یه مهمون ناخونده زندگی میکنن، یه مهمونی که یه روزی اومد و موندگار شد، مهمون خوبی نبود و میزبان خوبی رو هم انتخاب نکرده بود؛ چون میزبان و اطرافیانش از حضورش ناراحت بودن، البته کاری جز سازش نداشتن، میزبانی که نمیدونست مهمونش کمر به نابودی اون بسته.
اینجا اون ضربالمثلی که میگن مهمون حبیب خداست، یکم تغییر کرد تو ذهن و گلواژه همه ما. مهمون ما تقدیر خدا بود، نه حبیب خدا. خانومها، آقایان این شما و این مهمان تقدیر مادربزرگ من، پارکینسون.
وقتی میخوام بنویسم، کلمات تب دارن تا به سیبری کاغذ میرسن، قلم یخ میزنه، همه چی رو یه سکوت سنگین میگیره. عجیبه که تمام قوانین نگارش تحتتأثیر این سکوت عجیب قرار میگیرن و قوانین نقص میشن.
این بیصدایی انقدر رسا و بلنده که گوش فلک رو کر میکنه، بعدش یه بوق ممتد مثل مغز پارکینسون که حذف و پاک میشه، همه چی بعد چند ثانیه هیچی نیس. خیره شده و نگاه میکنه به یه نقطهی نامعلوم و من نمیدونم یعنی کسی نمیدونه به چی داره فکر میکنه یا اصلاً چی میبینه. از پنجره بیرون رو نگاه میکنه، گاهی انعکاس خودش رو تو شیشه میبینه و لبخند میزنه و صحبت میکنه. گاهی انگار اونی که تو انعکاس شیشه میبینه، بهش چیزی میگه و به فکر فرو میره، اما رشتهی افکارش با دیدن کوچ پرندهها به هم میریزه و لبخند خیلی صادقانه و لحن ذوقدار میگه دیدی و اگه اون لحظه بپرسم چی رو میگه چی؟
یعنی فراموش کرد برای چی اینهمه ذوق داشت و تعجب میکنه و این اولین بوق ممتد داخل مغزش هست، یه لحظه گرمای خاطرهای یا اوج احساس مادرانهای یا خاطره عاشقانهای باعث میشه یه لحظه جملهبندی کنه. اون یه آدم معمولی نیست، سی سال الفبا تدریس کرده، سی سال خواندن و نوشتن تدریس کرده، اما الان توانایی نوشتن اسمش خودشم نداشت.
هیچ جملهای نمیشد برای این درد نوشت. شاید من اولین نفر نیستم که داره به این موضوع فکر میکنه و قطعاً آخرین هم نیستم. همچنان که محو تماشای موهای سفیدش شدم، صدای رسا و شیوای مامانم که صدام میزنه، حواسم رو پرت میکنه. بهش نگاه میکنم و سؤالی میپرسم جانم؟
ـ حواست کجاست مادر؟ میای مادر رو ببریم پارک؟
و تعجب میکنم ببریم پارک؟ اذیت نمیشه؟
ـ نه با ویلچر میبریمش، میگردونیم.
دلم میگیره یه روزی از همین روزای زندگی صبحها زودتر از همه بیدار میشد و نمازش رو میخوند برای سلامتی همه دعا میکرد.
صبحانه رو حاضر میکرد و میرفت حیاط خونه شروع میکرد به ورزشکردن، آخر سر هم آب و دون میذاشت واسه پرنده، بعد نوبت بیدارکردن ما بود.
چقد دلم میخواست این سالها هم مثل اونموقعها بود، اما افسوس که گذر عمر برای همه فقط خاطره به یادگار میذاره. آدم به خاطرهها زنده هست.
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیشازحدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحهکلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفادهی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمهای خودداری کنید.
90,000 تومان
Only 1 left in stock
There are no reviews yet.