خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آماده‌سازی می‌شود.
- دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادام‌العمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
- بست بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
- تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
کتاب جنون رستاخیز نوشته جناب آقای امیرحسین منفرد را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.
ارسال کتاب تا ده روز کاری.
کتاب جنون رستاخیز نوشته جناب آقای امیرحسین منفرد منتشر شده در نشر متخصصان. در بخشی از این کتاب می خوانیم: مقدمه
هر موجود و یا عنصر در این کتاب معنی مشخص به خودش را دارد، مثلاً مجنون موجودیست که هر کاری می‌کند و فقط هدفش سیر شدن است و برای او مهم نیست که منابع غذایی از کجا و یا چطور تأمین شود، این جنون فقط یک بیماری نیست، بلکه یک نوع سبک زندگیست شاید جسمی نه ولی ذهنی خیلی از افراد در اجتماع درگیر این بیماری هستند حتی شاید خود من.
در تارنمای خودم مجموعه ویدیوهایی را منتشر کردم، در واقع نوشتن این کتاب چند سال طول کشید تا مجموعه‌ای از ویدیوها در رابطه با تاریخ، فلسفه و تجزیه‌وتحلیل را در قالب یک داستان بیرون بیاورم.
harkatism.ir
برای اینکه درک بهتری از این کتاب داشته باشید در صفحه آخر نقشه‌ای از این دنیا و نوع تکامل مجنون‌ها را ساختم. البته این نقشه مربوط به بخش کوچکی از جهان اهورام است، این مجموعه اولین کتاب از مجموعه دنیایی هستش که اهورام نام دارد و در رمان‌ها، داستان‌ها، انیمیشن‌ها و گیم‌های بعدی به شرح کامل‌تری از این جهان، تاریخچه و قهرمانان این دنیا می‌پردازم و بعد از هر رمان، یک مجموعه از فلسفه حرکتیسم ارائه داده می‌شود تا اتفاق متفاوتی را رقم بزنیم.
در کنار این کتاب یک مجموعه موسیقیایی با همین اسم (جنون رستاخیز) که شامل هفت اثر است در تارنمای حرکتیسم قرار داده می‌شود. این مجموعه برای درک بهتر حال کتاب است تا بتوانیم ارتباطی عمیق‌تر با کتاب برقرار کنیم.
فصل اول: به جریان افتادن برکه‌ی راکد
مردی تنها و با چهره‌ای چین‌خورده و ناراحت با بدنی ضعیف چشمانی قهوه‌ای، رگ‌های قرمز از چشم بیرون زده و در اتاقی تاریک روی کاناپه‌ای سیاه‌رنگ نشسته و به خاطراتش فکر می‌کند خاطراتی که زیاد هم دور نیست.
همسرش یکسالیست بر اثر اعتیاد از دنیا رفته.
دستش زیر سرش و چشمانش به سقفی خیره است که گویی به سمتش در حال حرکت است و هی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.
شخصی از بیرون خانه انگشتش را روی زنگ خانه گذاشت و یکسره صدا می‌آید.
مرد: اومدم. اومدم. سر آورده
با زحمت از روی کاناپه بلند شد و به سمت آیفون خانه رفت.
مرد: بله آقا. بله
شخص گفت: کاوه این در بی‌صاحبو باز کن کیهانم
قلبش شروع به تپیدن کرد هیچ‌وقت برادرش این‌چنین حرف نمی‌زد دستش لرزید و دکمه باز شدن در را زد.
کیهان از در با سرعت وارد شد: باید بریم، صدایش لرزان بود
کاوه: کجا؟
کیهان: بیا وقت نداریم سارا و مهدیار کجان؟
کاوه: خوابن توی اتاقشون
برادرش وارد اتاق کودکان شد که در راهرویی که در انتهای خانه بود دست بچه‌ها را گرفته با صدای لرزان و بغض‌آلود گفت بیا بریم وقت نداریم
نمی‌فهمم صبر کن چی داری میگی کجا بیام؟
نفس‌نفس‌زنان گفت: یه‌سری آدم دیوانه شدند توی روستا، دارن کل روستا رو داغون میکنن باید سریع از روستا خارج شیم
کاوه: پلیسا دارن چی کار میکنن؟
کیهان: به هر کی دست می‌زنن اونا هم دیوونه میشن
کاوه بی‌آنکه چیزی بگوید تلوتلوخوران به سمت در خانه حرکت کرد.
اتومبیل بغل در پارک بود یک پژوی نوک‌مدادی، همسر کیهان در اتومبیل نشسته بود
کاملیا: سلام
کاوه سلام کرد و بر روی صندلی پشت و فرزندانش در کنارش نشستند.
اتومبیل روشن شد و با سرعت بسیار زیاد شروع به حرکت کرد از دور مجنون‌ها رو می‌دیدند که در حال تخریب روستا و حمله به ساکنین بودند و بعضی از این مجنون‌ها به سمت ماشین حمله می‌کردند و کیهان با سرعت از بینشان رد می‌شد.
کاملیا نفس‌نفس‌زنان اشک می‌ریخت
کیهان آرام صورت کاملیا رو با پشت دستش نوازش کرد: چیزی نیست چیزی نیست.
لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.
۶۵,۰۰۰ تومان
In stock
There are no reviews yet.