حوای من

کتاب حوای من نوشته جناب آقای هادی جباری را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

کتاب” حوای من ” کتابی است به قلم هادی جباری که داستان آفرینش آدم و حوا را به زبانی شاعرانه به رشته تحریر درآورده است .

کتاب دارای 7 فصل است که در فصل اول به آفرینش زمین  پرداخته شده است :

وخدايي كه تنها بوده و هست و دگر خواهدبود

و جز او هيچ نبوده و نيست و نخواهد بود

چتر آسمانها گسترد

با دود وغبار وقدرت

وسپس جمع شدند

همه ذرات كه از شور و شعف، آواي پرستش سر دادند

آنقدر نزديك  و صميمي

كه از آسمانها افتادند و شدند خاك آخر

خاك گرد و سختي، كه گفتند اين همان است كه زمين مي گويند

 و خدایی که همه عالم را برای آدم آفریده است دست به کار خلقت آدم می شود :

فرشتگان همه جمع شدند

خيره به آن پيكر خاكي

كه مي كشيد انتظار لحظه پردلهره تولد خود را

فرشته اي آمد نزديك

با قدمهايي آرام

روح زيباي خداوندي در دست

نزديك و نزديك تر

در يك قدمي چشمي بي روح وبسي سرد

دميد آن روح عظيم را آرام

نور خدايي آمد ، چون گردبادي زيبا

و به دورش پيچيد و پيكرش در آغوش گرفت

چون گذشت آن لحظه شور انگيز و يكتا

همه چيز شد آرام

فرشتگان بي تاب

پلك هاشان همه خشك

گويي روح از كالبدشان پا نهاده بود به فرار

و متولد شد سرآخر آدم

خلقت حوا همان مونس و همدم آدم در فصل سوم آمده :

ندايي ملكوتي در آسمانها پيچيد

فرشتگان بياييد حالا

كار عظيمي در پيش است

خلقت حوا در را ه است

خواهم كه بيافرينم آن دردانه زيبا را

مونس و همدم آدم را

كه شبيه خود اوست

گِلي آوريد چون گِل او

رويد و كنيد گشت و گذاري در دشت بهشت

گرد آوريد از همه زيباييها

زیباییهايي كه در اوست

از اركيده زيبا و ميخك قرمز و ياس

بگيرم عصاره عشق و خلوص و احساس

و در دل حوا ريزم

او را هم معشوق و هم عاشق آدم سازم

بياريد گل زنبق

تا بكارم آن را

از يك قطره اشك ، كه از عشقي پاك مي شود جاري

محيا كنم وجودش را چون گلدان

براي كاشتن آدم و حواهايي ديگر

كه گويند نام او را فرشتگان در آسمانها

مادر

انگاه

بهشتم از خجلت و شرم اين دردانه زيبا

سر به زير اندازد

و خود را پهن به زير پايش سازد

آوريد شقايق ها را

تا كه قلبش را به تپيدن ها دهم عادت

دسته اي از لاله ها بر چينيد

تاكه بهر عشق و محبت از جان گذرد

و شگفتا از گل ناز

كه اگر آميخته شود با وجود نازش

چه ها كه با دل آدم نكند

گل مريم و شب بو را از ياد نبريد

تا كه در خلوت شب سر نجابت به زير اندازد

و عطر دل انگيز تنش را

به سر وصورت آدم پاشد

کتاب در فصلهای بعدی به داستان ملاقات آدم و حوا و زیباییهای آن پرداخته و در فصل پایانی آدم و حواهای طول تاریخ را مخاطب قرار می دهد که چگونه یکدیگر دریابند و بشناسند و نزد خدای خود بازگردند.